بخودم قول داده ام که دیگر ترجمه شعر اینجا نگذارم. اما چون با این شعر خودم
خیلی خندیدم دلم خواست این جا بگذارمش.
شعر از اورهان ولی است. شاعر تُرک. من اورهان را فقط به تُرکی خوانده ام. می دانم
که شعرهایش به فارسی هم ترجمه شده. اما نمیدانم کدام شعرها. به هر صورت من
خودم این شعر را ترجمه کردم.
درخت من
اگر تو محله مون
بجز تو درخت دیگه ای بود
تو رو اینقدر دوستت نداشتم
فقط اگر تو
با ما
بلد بودی سرسره بازی کنی
تو رو بیشتر دوستت داشتم
درخت خوشگلم!
وقتیکه تو خشک شدی
ما هم ایشالله
به یک محله دیگه اسباب کشی می کنیم.
عجب... چه شعری بود. بانمک بود. ولی...
...
چرا دیگه نمی خواین ترجمه شعر بذارین اینجا؟ خیلی شعرای خوبی انتخاب می کنین. من هیچ کدومشونو نخونده بودم.
بیشتر از بانمک وحشتناک بود... وقتی خشک شدی ما هم ایشالله به یه محله دیگه اسباب کشی می کنیم... :(((
دقیقا به همین خاطر گفتم خندیدم. از شدت وقاحت. واز اون وحشتناک تر < اگر تو محله مون بجز تو درخت دیگه ای بود......>.
سلام... پس چرا نمی نویسین؟ من منتظرم... :)