<نامه هایی به تارانتا بابو> نام یک مجموعه شعر از ناظم حکمت است. خیلی خیلی
قدیمها رضا سید حسینی آن را به فارسی ترجمه کرده .
چند وقت پیش داشتم شعرهای ناظم را به زبان اصلی یعنی تُرکی می خواندم. یک
شعر از آن مجموعه را خودم ترجمه کردم که اینجا می گذارم.
نُهمین نامه برای تارانتا بابو
امروز
بدون نوشته و نقاشی
یک تصویر به کله ام آمد تارانتا بابو!
و یکهُو
نه صورتت
نه چشمت
صدایت در نظرم آمد تارانتا بابو
مثل < آبی نیـل> تازه
مثل چشمی شبیه یک شیر زخمی
عمیق صــدای تــو!
:)
چه خوب بود هم شعر هم ترجمه شعر