من این شعر رو تو همون کتابی خوندم که براتون تعریف کردم. از همون بازارفروش
کتابهای دست دوم. اسم شاعرش gerard b berends است. و هنوز زنده است.
شعر برای کودکان می گوید. داستانهایی هم برای بزرگسالان نوشته. این شعر
برای کودکان گفته شده احتمالا.من از هلندی ترجمه اش کرده ام.
سئوالها
در چه درجه حرارت یک روز آب میشه؟
مردی که کت وشلوار سفید تنش بود پرسید .
من نفهمیدم چه روزی منظورشه.
یک روز تابستون، یک روز تعطیل،
یک روز تولد ،یک روز عید پاک
یک روز تنها تو خونه،یک روز با
همکلاسیم تو زمین بازی،
یک روز با یک نامه از دوستم ،
یک روز یکشنبه،یک روز طول هفته،
یک روزدر خارج از شهر،یک روز در داخل شهر،
یک روز با قایق به دیدن پدر بزرگم
یک روز آفتابیُ یک روز
بارونی اما با یک فیلم خوب
تو تلویزیون یک روز طوفانی
با درس حساب و جغرافیا
عاقبت پرسیدم منظورتون چیه
درجه پهنا یا درجه درازا؟
:)
قشنگ بود
.
.
جز این که امروز سه شنبه بود
خبری نیست..
برو امشب یک پست برات میذارم.
پای در گل می دوم
امروزم را رمقی نیست
دیروزم را نمی خواهم..
ای بوی دریا دارد نفست
در من بنگر
که تا سراب ها دریا کنم
که تا اشک ها به افق جاری کنم
در من بنگر
فردایم را نمی دانم
اینو پارسال نوشته بودم. این شعر رو خوندم یادم اومد.